می دونید چرا یه مادر به بچه ش عشق می ورزه ؟ چون اون گونه های تکاملی از انسان که این طور نبودند به علت مرگ و میر نوزادان - که ناشی از کم توجهی مادران بود - منقرض شدن.
وقتی در انتخاب «تو» یا «شما» شک دارید، بهتر است که ضمیر «شما» را بکار ببرید. بعدها به آسانی می توانید از «شما» به «تو» تغییر لحن دهید. ولی بر عکس این کار کمی مشکل خواهد بود.
یه انگلیسی که احتیاج فوری به شلوار راه راه داره می ره پیش خیاط. [صدای خیاط] «سرمون شلوغه. چهار روز دیگه بیاین آماده ست.» چهار روز گذشت. «خیلی شرمنده م. هفته دیگه بیاین، دوخت خشتک رو خراب کردم.» یه هفته گذشت. «بسیار شرمنده م، دو هفته دیگه بیاین، دوخت زیپ رو گند زدم.» خلاصه بهار می شه و جادکمه ای ها هنوز باز نشده. [صدای مشتری] «لعنتی، اصلا خجالت داره. تو شش روز، می شنوی، تو شش روز خدا دنیا رو ساخت. اون وقت توی لعنتی تو سه ماه نتونستی یه شلوار خوب برای من بدوزی!» [صدای خیاط] «ولی آقای محترم، یه نگاه به دنیا بنداز یه نگاه هم به شلوار من!»
دست آخر / ساموئل بکت / ترجمه استاد مهدی نوید
pooya
آرزوهای یک پدر فقیر 2
همه خانواده ها وقتی بچه شان به دنیا می آید؛
آرزوی بچه ای باهوش دارند. اما من فقط می توانم امیدوار باشم فرزندم خنگ باشد. شاید که بعدها در مقام وزارت کابینه زندگی راحتی داشته باشد.
پدرم یه خلبان جنگی بود. پدرم یه فاتح بود. جایی که اون فتح کرده رو میشه با متر اندازه گرفت : طولش یک متر و هشتاد؛ عرضش نیم متر و عمقش هم یک ونیم متره. جمعه ها با مامان می ریم اونجا.
دلخور شدن از دست من مثل اینه که پات رو بذاری تو چاله، گل و شل بپاشه به ت؛ از چاله دلخور بشی.
گور به گور/ویلیام فاکنر
pooya
قلب ناپاک
احساس می کنم قلبم از ناپاکی بسیار، به مثانه ام رشک می برد !
pooya
گناه، عشق، ترس
گناه و عشق و ترس فقط صداهایی هستند که آدم هایی که نه گناه کرده اند ونه عشق بازی کرده اند ونه ترسیده اند از خودشون در می آرند برای چیزی که هرگز نه داشته اند و نه می تونن داشته باشند، بجز وقتی که اون کلمه ها رو فراموش کنند.
گور به گور/ ویلیام فاکنر
pooya
اسکول
«اسکول» مرغی ست که در 9 ماه اول سال برای زمستانش آذوقه جمع می کند و چون زمستان رسد، فراموش می کند که آنها را کجا پنهان نموده است !
آری، زندگی خالی نیست. سیب هست. گلابی هست. اما چه کنم ؟ وقتی همه اش گندیده ست.
pooya
آرزوهای یک پدر فقیر
همه خانواده ها وقتی بچه شان به دنیا می آید؛ آرزوی بچه ای زیبا دارند. اما من فقط می توانم امیدوار باشم فرزندم زشت و کریه باشد. شاید که بعدها رییس جمهور شود؛ و زندگی راحتی داشته باشد.
برگرفته از اشعار برشت
pooya
Brecht, The Poet
در خانه کسی که به دار آویخته شده، از طناب حرف نزنید.
برای روشنفکر شدن یه اصل رو رعایت کنید. اون هم اینه که با اکثریت مخالفت کنید. مثلا باید وقتی همه ازیه فیلم خوششون می یاد، شما بدتون بیاد. از سایت های پر طرفدار اظهار بی اطلاعی کنید: « چی؟؟ اُرکات ؟؟ نه. چی هست حالا ؟». قبل از اینکه با دوست دختر جدیدتون آشنا بشید باهاش راجع به سکس بحث های فلسفی کنید. اگه مثلا تو دانشگاتون همه طرفدار اکبر بودن، شما طرفدار محمود باشید. با یک ژست مناسب حرفای عجیب سیاسی بزنید:«گنجی هم از خودشونه!». از نویسنده ها بمیرید واسه صادق هدایت واز شاعرا دلباخته شاملو باشید. از فیلم ها پدر خوانده رو بپسندید و دیالوگای ویتو کورلئونه رو حفظ کنید. از فرهنگ لغت چند تا از این لغتای «ایسم» دار رو حفظ کنید و راه به راه استفاده کنید. در آخر اعلام انزجار و تهوع از هری پاتر رو هم فراموش نکنید.